بدانید که از جمله بلاها درویشى است و سخت‏تر از درویشى بیمارى تن ، و سخت‏تر از بیمارى تن بیمارى دل . بدانید که از نعمتها فراخى مال است و بهتر از فراخى مال ، درستى تن و بهتر از درستى تن ، دل از گناه محفوظ بودن . [نهج البلاغه]   بازدید امروز: 3  بازدید دیروز: 2   کل بازدیدها: 37177
 
مهرورزى و محبّت در نگاه روح‏شناسان - هویت دینی و ملی و نقش آن در محبت و مهرورزی
 
|  RSS  |
| خانه |
| شناسنامه |
| پست الکترونیک |
| مدیریت وبلاگ من |

|| پیوندهای روانه || یاهو [83]
گوگل [73]
روزنامه ی همشهری [117]
روزنامه کارگزاران [66]
روزنامه ی اطلاعات [70]
خبرگزاری دانشجویان ایران [51]
خبرگزاری کار ایران [86]
امروز [134]
سید محمد خاتمی [99]
رییس جمهور(دکتر محمود احمدی نژاد) [173]
[آرشیو(10)]


|| فهرست موضوعی یادداشت ها || آثار مهر ومحبت راستین[4] . آثار مهرورزی به اهل بیت قدس سرهما . آثار و عکس العمل اعمال . احترام ومهرورزی در رفتار پیامبر اعظم(ص) . ایثار جلوه ی بارز مهرورزی . بی مهری با دوزخیان و مهرورزی با بهشتیان . بی مهری مایه ی سلب رحمت . پیامبر اعظم(ص)کانون مهر و محبت . تبدیل مهرورزی به رضوان الهی . ثمره ی مهرورزی در قیامت . جشن مهرگان(جشن مهر ومهرورزی) . جلوه های مهر ومحبت . حرکت بر پایه ی معرفت . زمینه های ظهور محبت و عشق . سد راه محبت و مهرورزی . غایت مهرورزی . فراگیری مهرورزی از پدیده های جهانی . قلب ایرانیان مسلمان،مهد مهرورزی . قیامت کانون بی پایان مهر ومحبت . کانون های مهرورزی . محبت در اسلام . مراسم جشن مهرگان(جشن مهرورزی) . معشوق مثبت . مهر ومحبت به اهل بیت و خدا قدس سرهما . مهر ومحبت متقابل . مهرورزی ابراهیم خلیل الله(ع) . مهرورزی اهل بیت قدس سرهما . مهرورزی به جانوران . مهرورزی در آیین امام زمان(ع . مهرورزی فرمان سعادت بخش اسلام . مهرورزی مایه ی جلب رحمت . مهرورزی مسیح(ع) به گناهکار . مهرورزی موسی(ع) . مهرورزی همراه با قربانی در آیین ابراهیم خلیل الله(ص) . مهرورزی و محبت در نگاه روح شناسان غربی . مهرورزی وطلب غفران . میترائیسم نماد مهرورزی و دوستی . نشانه های اولیا . یوسف (ع) و مهرورزی . آثار رحمت خدا .
|| مطالب بایگانی شده || زمستان 1385

|| اشتراک در خبرنامه ||   || درباره من || مهرورزى و محبّت در نگاه روح‏شناسان - هویت دینی و ملی و نقش آن در محبت و مهرورزی
|| لوگوی وبلاگ من || مهرورزى و محبّت در نگاه روح‏شناسان - هویت دینی و ملی و نقش آن در محبت و مهرورزی

|| اوقات شرعی ||

مهرورزى و محبّت در نگاه روح‏شناسان
نویسنده: فرخنده نادمی(جمعه 85/11/13 ساعت 6:3 عصر)

مهرورزى و محبّت در نگاه روح‏شناسان غرب

« وقتى علنى بودن همه شؤون زندگى در جهان ارواح قانون نخست و اساسى حیات اجتماعى آنجا باشد ، توافق روحى هم طبعاً قانون دوم آن جهان محسوب مى‏شود و محبّت و دوست داشتن قانون سوم ، حتى ارواح ، محبّت را از حیث اثر و عمل ، بزرگ‏ترین و والاترین قانون حیات اجتماعى معرفى کرده‏اند .

محبتى که ارواح پیشرفته از آن سخن مى‏گویند ، رشددهنده و مثبت مى‏باشد که از قلب انسان برانگیخته مى‏شود نه از زبانش .

محبتى است که وجدان آدمى به خوبى درک مى‏کند و مى‏بیند که نور و حرارت آن مانند خورشید به همه انسان‏ها و همه مکان‏ها مى‏تابد و با نیکى و راستى و دل سوزى عمل مى‏کند .

همین محبّت است که انسان را مى‏سازد و براى حیات آدمى هدف و غرض نشان مى‏دهد و به همت او کرامت و ارزش مى‏بخشد ، زیرا محبّت مثبت ، رشددهنده همه سعادت‏ها و اساس اعتماد و زیربناى تواضع و امانت و حکمت و عدالت است و به همه ، تهذیب اخلاق و از خودگذشتگى هدیه مى‏کند .

بنابراین محبّت ، اصل همه تمدن‏ها و پیشرفت‏هاست و بدون وجود محبّت ، اضطراب و پریشانى جاى آرامش و سعادت را مى‏گیرد ، درنتیجه ، برخوردها جاى ایثار و حماقت‏ها جاى حکمت را اشغال مى‏کند و تعدّى و زورگویى ، جانشین عدالت ، و شهوت ، جایگزین عاطفه مى‏گردد ، همان طورى که بدون وجود محبّت ، در عوض الهام ، شک و وسواس به آدمى غلبه مى‏کند .

محبّت ، یگانه راه شناخت حقایق است که آدمى را به کشف عجایب و زیبایى‏هاى آسمانى از راه قلب کمک مى‏کند ، زیرا وقتى که انسان در سایه محبّت متوجه شد که چگونه با رأفت و دل سوزى از آتش غرور و خشم نجات یابد و هنگامى که پرتو احسان را شناخت ، آن وقت مى‏تواند آن را بدون توجه به حاجت و یا شهوت و یا ریا انجام دهد .

همین محبّت به موقعِ خود ، یگانه منبع هوش و ذکاوت انسان است چون بدون محبّت ، روح آدمى و فکرش به سوى تاریکى ، خودخواهى و غرور کشانده مى‏شود ، چه بسا مردان بزرگى هستند که حسد ، آنان را داخل آتش هلاک‏کننده مى‏اندازد و چه بسا انسان‏هاى عادى ولى شریفى هستند که محبّت ، آنان را به سوى نور مى‏کشاند و براى آنان قدرتى به وجود مى‏آورد که دانش دانشمندان از کسب آن مقام عاجز است .

محبّت ، یگانه نیرویى است که جباران قدرتمند را مى‏ترساند و همین محبّت است که اثبات مى‏کند جهان هستى غیر از جهان مادى است که تا حدى محکوم قدرت و خواست ما انسان‏هاست ، در حالى که جهان هستى واقعى محکوم یک قدرت بالاتر از اراده مى‏باشد که خیر و نیکى و حیات را مجسم مى‏کند و مانع از این مى‏شود که ماده با همه استحکامى که دارد به وى حکومت کند .

به همین جهت است که پاسکال مى‏گوید :

محبّت ، برتر از ماده و عقل است ، نه از این جهت که آدمى را از قید و بند این جهان مادى نجات مى‏دهد بلکه از این حیث که شخص را از قید نفس خود هم آزاد مى‏نماید و او را با سایر آدمیان مربوط مى‏سازد . محبّت ، از عقل و ماده بالاتر است زیرا آدمى را از جهان وجودش نجات داده ، به سوى خدا مى‏برد تا متحد شدن با اقیانوس هستى را تحقق بخشد .

هنگامى که ما این حقایق را فهمیدیم آنوقت مى‏فهمیم که محبّت مبدأ و اساس همه چیز در جهان است و اساس معرفت و شناخت خدا و خود انسان نیز مى‏باشد .

فیلسوف نعیمه درباره محبّت چنین گفته است :

اگر محبّت در میان انسان‏ها نبود ، آدمى لذت هستى را درک نمى‏کرد و از ساغر حیات بهره‏مند نمى‏شد ، پس ما به محبّت بدهکاریم نه تنها به خاطر این که براى روح ما افق‏هاى آرام‏بخش کشف مى‏کند و ما را آنقدر بالا مى‏برد که از جاذبه زمان و مکان رها مى‏سازد که در آنجا نه غم هست و نه فنا شدن ، نه شک و گمان وجود دارد و نه ترس و خوف بلکه به این جهت به محبّت مدیونیم که حیات را با جاودانگى همراه مى‏سازد .

محبّت است که به تو مى‏فهماند که تو نسبت به این حیات زمینى به منزله روح در جسد مى‏باشى ، آن هم روح کامل و جسد کامل ، این است جهانى که محبّت درِ آن را به روى ما باز مى‏کند و ما را به درون آن مى‏برد . حیات نمى‏تواند مزه محبّت را به بچشاند مگر این که ما را به داخل جهان آرام‏بخش وحدت راهنمایى کند چون وجود ، وحدتىاست که شامل همه موجودات مى‏شود و بالاتر از همه نفرت‏ها و تناقضات و اختلافات است و در آنجا حیات به ما مى‏گوید : این همان بهشت « معنوى » است که از ابتداى تأسیس جهان هستى براى شما آماده شده است ، این بهشتى است که کلید آن محبّت مى‏باشد .

روشنایى روح ، منبع همه گذشت‏هاى جوانمردانه و کریمانه است ، بنابراین محبّت به معناى واقعى خود به قلب یک انسان خیرخواه نزدیک‏تر است تا به عقل یک فیلسوف ، حتى محبّت از هر دوى این‏ها به قلب مادر نزدیک‏تر است ، به همین جهت است که دین اسلام بهشت را زیر پاى مادران معرفى کرده1 ، نه زیر قدم‏هاى علما ، مکتشفین و رهبران ظاهرى .

براى نابود کردن محبّت عاملى مؤثرتر از کینه و حسد نداریم به همین جهت است که بالاترین قدرت در انسان ، قدرت گذشت و عفو مى‏باشد . فراموش کردن دشمنى‏ها نسبت به دیگران کوتاه‏ترین راه به سوى آسمان‏هاست .

براى آگاهى به اهمیت محبّت در تنظیم زندگانى اجتماعى و انفرادى لازم است ما پیام‏هاى بعضى از ارواح مترقى را درباره محبّت بیان کنیم ، مثلاً مى‏بینیم که روح ژولیا در پیام خود براى ویلیام سیتد محقق رومى چنین مى‏گوید :

جهان ما رحمت ، حیات ، زیبایى و بالاتر از همه آن‏ها محبّت است ، در همه جاى جهان ما زیبایى و پاکیزگى و محبّت حکمفرماست ، چون خدا مصدر مهر و محبّت است ، هنگامى که شما خود را در فضاى محبّت گم مى‏کنى و به دیگران مهرورزى مى‏نمایى ، وجود خود را در اقیانوس وجود خدا پیدا مى‏کنى .

براى ما ارواح ، ممکن نیست که در محبّت و عنایت خدا شک کنیم ، چون ما اکنون در داخل آن اقیانوس محبّت خداوندى هستیم ، پس محبّت خدا نسبت به همه موجودات ، بزرگ‏ترین حقیقت و بلکه یگانه شى‏ء واقعى در جهان هستى مى‏باشد ، رنج‏ها و مشقت‏ها منحصر به زمین شما نیست بلکه در جهان ما هم رنج گناه ، حسد ، کبر ، ستم و زورگویى هست که براى هر کدام این‏ها جهنم و عذاب در کنار جهان ما هست همان طور که بهشت و نعمت‏ها هم در طرف دیگر جهان ما وجود دارد .

اگر براى من بازگشت دوباره نزد شما زمینى‏ها ممکن مى‏شد هیچ آرزویى در آنجا نداشتم جز این که به شما بگویم به یکدیگر محبّت کنید چون محبّت به ناموس هستى کمال مى‏بخشد ، اگر مى‏خواهید به خدا نزدیک شوید ، محبّت کنید ؛ محبّت شما را قادر به نزدیک شدن به خدا مى‏کند ، محبّت بزرگ‏ترین صفت خداست و خدا در محبّت تجلى مى‏کند ، اگر مى‏خواهید در جوار خدا باشید ، محبّت کنید ؛ اگر مى‏خواهید در آسمان باشید ، محبّت کنید زیرا اختلاف زیاد آسمان با زمین و دوزخ در این است که همه موجودات آسمانى به هم محبّت دارند و از اعماق وجودشان به یکدیگر محبّت مى‏کنند ، پس دوست بدارید و محبّت کنید ، این اولین و آخرین سخن من است .

محبّت نیرویى است که سعادت و کمال حیات به سوى آن جلب مى‏شود ، بر انسان‏هاى روى زمین لازم است که یاد بگیرند ، چگونه از ایننیروى ابداع‏کننده و سازنده استفاده کنند ، متأسفانه آدمى به واسطه نادانى ، این نیروى داخلى و درونى را در میان شهوت‏ها و خواسته‏هاى بى‏موردش نابود مى‏کند ، کم کم شهوت و خشم و حسد و نفرت جاى آن نیروى الهامى را مى‏گیرد و آن آتش مقدس را خاموش مى‏کند »2 .

 

پی نوشت ها:

1 ـ قال رسول اللّه‏ صلی الله علیه و آله : « الجنة تحت اقدام الامهات » . کنز العمال : حدیث 45439 ؛ مستدرک الوسائل 15/180 ، باب 70 ، حدیث 17933 .

2 ـ گنجینه‏هاى دانش : 866 .

 

بر گرفته از کتاب مهرورزی وعشق از حسین انصاریان



شاخه گلهای محبت شما( )