قلب ایرانیان مسلمان ، جایگاه مهر و محبّت
مهر و محبّت مایه و سرمایهاى است که جایگاهش ، قلبى که در معارف الهیه از آن تعبیر به بیت اللّه و حرم اللّه و عرش اللّه شده است ، قلبى که همه ارزش انسان به اعتبار محتویات مثبت و نورانى آن است ، قلبى که افق طلوع ایمان و یقین و عشق به حق و مهرورزى نسبت به خلق خداست ، قلبى که صاحبش از آن مراقبت و مواظبت نموده و از این که جایگاه رذایل شود حفظش کرده و آن را به صلاح و سواد آراسته و فضاى آن را شایسته جلوه فیوضات حضرت فیّاض نموده است .
قلب خالى از حالات مثبت و محروم از مایه مهر و محبّت بنا به نظر اولیاى حق و به ویژه حضرت مولى الموحدین ، صاحبش موجودى بىمنفعت و وجودى فاقد ارزش است .
« عِظَمُ الْجَسَدِ وَطُولُهُ لاَ یَنْفَعُ إذا کَانَ الْقَلْبُ خَاوِیاً » 1.
بزرگى و بلندى بدن در صورتى که قلب خالى از حقایق و حالات مثبت باشد سودى نمىدهد .
رسول خدا صلی الله علیه و آله مىفرماید :
« إذَا طَابَ قَلْبُ الْمَرْءِ طَابَ جَسَدُهُ وَإذَا خَبُثَ الْقَلْبُ خَبُثَ جَسَدُهُ » 2 .
هنگامى که قلب انسان از همه رذایل پاک باشد ، حرکات بدن و اعضا و جوارحش پاک خواهد بود و چون قلب آلوده باشد جسد و حرکات اعضا و جوارحش آلوده خواهد بود .
و نیز از آن حضرت در روایت بسیار مهمى آمده :
« إنَّ للّهِِ تَعَالى فِى الاْءَرْضِ أوَانِىَ أَلا وَهِىَ الْقُلُوب فَأحَبُّهَا إلَى اللّهِ أَرَقُّهَا وَأصْفَاهَا وَأَصْلَبُهَا ، أَرَقُّهَا لِلإخوانِ وَأَصْفَاهَا مِنَ الذُّنُوبِ وَأَصْلَبُهَا فِى ذَاتِ اللّهِ »3 .
براى خدا در زمین ظرفهایى است ، آگاه باشید که آن ظرفها قلبهاست محبوبترین آن ظرفها در پیشگاه خدا مهربانترین و صافترین و سختترین آنهاست ، مهربانترینش نسبت به برادران انسانى و ایمانى ، صافترینش از گناهان و سختترینش در استقامت و پایدارى در راه خدا .
پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله در بیانى پر ارزش مىفرماید :
« إنَّ اللّهَ تَبَارَکَ وَتَعالَى لاَ یَنْظُرُ إلى صُوَرِکُمْ وَلاَ إلى أمْوَالِکُمْ وَلَکِنْ یَنْظُرُ إلى قُلُوبِکُمْ وَأعمَالِکُم » 4 .
خداى تبارک و تعالى نه به ظاهر شما مىنگرد و نه به ثروت و اموالتان ، بلکه به قلوب شما و اعمالتان نظر مىکند .
بر پایه آیات و روایات ، قلب در وجود انسان از موقعیت ویژهاى برخوردار است تا جایى که صلاح و فساد و پاکى و ناپاکى انسان در ارتباط با حالات این مرکز حساس و این سرمایه ملکوتى و عنصر عرشى است .
پارهاى از حرکات و امور انسان ریشه در عشق و محبّت فراوان او نسبت به خلق خدا دارد که لازم است انسان ، قدردان این عشق و محبّت باشد و خدا را نسبت به این نعمت معنوى سپاسگزارى کند ، در مثل انسان از مسیرى عبور مىکند ، مىبیند در راه رفت و آمد مردم خارى ، تیغى ، سنگ و یا شىء آزار دهندهاى افتاده ، بدون آن که وضع و شخصیت خود را ملاحظه کند ، براى آن که انسان و یا جاندارى در رفت و آمدش از این مسیر صدمه و آزار نبیند ، جاده و راه را از آن اشیاء آزار دهنده پاک مىکند و یا گم شدهاى را به محلى که گم کرده ، راهنمایى مىکند یا به عیادت بیمارى مىرود یا جنازهاى را که نمىشناسد تشییع مىکند و . . . اینها امورى است که محرک انجامش ،مایه و سرمایهاى چون محبّت و عشق به دیگران است که جز قلب جایگاهى ندارد ، آن هم قلبى که به حیات معنوى و فیوضات الهى و برکات آسمانى و نور ایمانى زنده است .
پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله این گونه امور را که ریشه در محبّت و عشق انسان به دیگران دارد ، عملى انسانى و اخلاقى و مساوى با صدقه دادن در راه خدا دانسته است ، از آن حضرت روایت شده است که فرمود :
« إنَّ عَلى کُلِّ مُسْلِمٍ فِى کُلِّ یَوْمٍ صَدَقَةً قَالوا : وَمَنْ یُطِیقُ هَذَا ؟ قال : إمَاطَتُکَ الأَذى عَنِ الطَّرِیقِ صَدَقَةٌ وَإِرشادُکَ الطَّریق صَدَقَةٌ وَعَیَادَةُ الْمَرِیضِ صَدَقَةٌ وَاتِّبَاعُ الجنَازَةِ صَدٌقَةٌ وَأمْرُکَ بِالمَعْرُوفِ صَدَقَةٌ وَنَهْیُکَ عَنِ الْمُنْکَرِ صَدَقَةٌ وَرَدُّکَ السَّلاَمُ صَدَقَةٌ » 5 .
بىتردید هر روز بر عهده هر مسلمانى صدقه دادن لازم است ، گفتند : چه کسى مىتواند هر روز صدقه بپردازد ؟ فرمود : جاده و راه را از اشیاى آزار دهنده مردم پاک کنى صدقه است ، راهى را به کسى که دنبالش مىگردد نشان دهى صدقه است ، بیمارى را عیادت کنى صدقه است ، جنازهاى را تشییع نمایى صدقه است ، مردم را به کارهاى پسندیده وادار کنى و از کارهاى ناپسند بازدارى صدقه است و پاسخ سلام دیگران را بدهى صدقه است .
درباره مهرورزى مردم روى زمین نسبت به یکدیگر در روایت مهمى از حضرت امام کاظم علیه السلام نقل شده است :
« إنَّ أَهْلَ الاْءَرْضِ لَمَرْحُوُونَ مَا تَحَابُّوا وَأَدُّوا الاْءَمَانَةَ وَعَمِلُوا بِالحَقِّ » 6 .
بىتردید اهل زمین مورد مهر و رحمتاند چون به یکدیگر محبّت ورزند و امانت را به صاحبش برگردانند و حق را در همه زمینهها به کار بندند .
از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت شده است که خداى عزّوجلّ مىفرماید :
« حَقَّتْ مَحَبَّتِى لِلْمُتَحَابِّینَ فِىَّ وَحَقَّتْ مَحَبَّتِى لِلْمُتَزَاوِرِینَ فِىَّ » 7 .
مهر و محبتم سزوار کسانى است که به یکدیگر به خاطر من مهر مىورزند و عشق و محبتم شایسته کسانى است که براى من به دیدار یکدیگر مىروند .
پی نوشت ها:
1 ـ غرر الحکم : 67 ، حدیث 913 . 2 ـ کنز العمال : 222 ؛ الخصال : 1/31 ، حدیث 110 ؛ بحار الأنوار : 67/50 ، باب 44 ، حدیث 6 ( با اندکى اختلاف ) . 3 ـ کنز العمال : 1225 ؛ میزان الحکمة : 10/4980 ، القلب ، حدیث 16913 . 4 ـ الأمالى ، شیخ طوسى : 536 ، حدیث 1162 ؛ بحار الأنوار : 74/90 ، باب 4 ، حدیث 3 ؛ میزان الحکمة 10/4980 ، القلب ، حدیث 16917 . 5 ـ مجموعة ورام : 1/8 ؛ بحار الأنوار : 93/182 ، باب 21 ، حدیث 30 ( با کمى اختلاف ) . 6 ـ مشکاة الأنوار : 52 ، فصل 4 ؛ بحار الأنوار : 72/117 ، باب 50 ، حدیث 18 ؛ مستدرک الوسائل : 14/7 ، باب 1 ، حدیث 15940 . 7 ـ مجموعة ورام : 1/29 ؛ مستدرک الوسائل : 10/376 ، باب 77 ، حدیث 12213 .
بر گرفته از کتاب اساتید و معارف و عنصر مهرورزی،نوشته هادی جمالی حاجیانی